دانلود پاورپوینت درس هشتم فارسی پنجم دفاع از میهن
این محصول قابل ویرایش با فرمت pptxدر 24اسلاید آماده و قابل ارایه می باشد.
دارای متن خوانا و گویا با استفاده از فونت های استاندارد
دارای طراحی زیبا و کاربر پسند
انتخاب رنگ مناسب بک گرند ومتن برای بهتر دیده و خوانده شدن متن
استفاده از مارکر ومشخص کردن کلمات ومطالب مهم موضوع
دارای عکس های مرتبط با موضوع
استفاده از تصاویر زیبا برای تاثیر بیشتر
دارای ترنسنشن های متفاوت برای هر اسلاید
طراحی محتوا متناسب با موضوع
دارای صفحه تشکر
چند روزی بود که «زاغْ بور» مثل مُردهها کف قفس افتاده بود، لب به آب و دانه نمیزد
و از صبح تا شب این آواز را میخواند: کو کو کو وطنم... کو کو کو وطنم... .
صاحبِ زاغْ بور که دیگر از شنیدن این آواز، خسته شده بود، قفس را باز کرد و او را بیرون انداخت.
زاغْ بور وقتی دید دیگر در قفس نیست، پر زد و از خانهٔ صاحبش دور شد.
صاحب زاغْ بور گفت: «وطن این پرنده، حتماً از قفس طلایی من با صفاتر است.
ای کاش بال داشتم، دنبالش میرفتم تا ببینم وطن او کجاست!».
زاغْ بور پرواز کرد و رفت تا به یک درخت سپیدار سرسبز که وسط یک دشت بزرگ بود، رسید.
آرام روی شاخهٔ سپیدار نشست. بالهایش را به هم زد و شروع کرد به آواز خواندن: کو کو کو وطنم... کو کو کو وطنم... .
سپیدار با برگهایش، برای او کف زد و گفت: «چقدر آوازت قشنگ است!».
زاغ بور گفت: «اگر اجازه بدهی کمی روی شاخههایت استراحت میکنم و زود میروم».
سپیدار گفت: «چقدر عجله داری! کجا میخواهی بروی؟».
زاغ بور گفت: «راهِ درازی در پیش دارم، میخواهم به وطنم بروم».
سپیدار گفت: «من سرسبزترین سپیدار این دشت هستم. زیر پایم چشمهٔ زلال است و بالای سرم آسمان آبی.
مبلغ قابل پرداخت 7,900 تومان
برچسب های مهم